گردآوری و تنظیم کشیش مهرداد سپهری
1 کتاب مقدس چیست ؟
کتاب مقدس شامل 66 کتاب است که در طی حدوداً 1500 سال و توسط 40 نفر که همه از قشرهای مختلف جامعه زمان خود بودند به عنوان مثال در میان آنها کاهن، عالم الهی، پادشاه و ماهیگیر به چشم میخورد. این کتاب شامل دو
بخش عمده میباشد. بخش اول عهد عتیق و بخش دوم عهد جدید.
عهد عتیق شامل 39 کتاب است
پنج کتاب تورات موسی (پیدایش- خروج-الویان- اعداد- تثییه)
17 کتاب تاریخی و 5 کتاب شعری و 17 کتاب نبوتی . (کتب تاریخی شامل 5کتاب تورات نیز میشود)
عهد عتیق پیمانی شریعتی است که خدا با قوم اسراییل بست که به موجب آن هر کس که بتواند تمام قوانین آن
را به درستی نگاه دارد نجات خواهد یافت.
عهد جدید شامل 27 کتاب است
مکاشفه
21رساله،
کتاب اعمال رسوالن،
4 انجیل (متی – مرقس – لوقا – یوحنا) ،
در عهد جدید خدا به تمام کسانی که به عیسی مسیح ایمان می آورند، نجات و رستگاری عطا میفرماید. این
پیمان، پیمان فیض و رحمت است.
آیات زیر را مطالعه نمایید:
اول قرنتیان 2: 13 اول تسالونیکیان 2: 13 دوم تیموتاوس 3: 15–16
2 چرا مسیحیان علاوه بر عهد جدید باید عهد عتیق را هم به عنون بخشی از کتاب مقدس خود بپذیرند ؟
o عهد عتیق ریشه درخت عهد جدید است.
o عهد عتیق مقدمات آمدن مسیح را فراحم میکند.
o تمامی پیشگویی های آمدن مسیح از قبیل تولد او، کار او، صلیب او، و قیام وی در عهد عتیق پیشگویی شده است.
o عهد عتیق سایه ای است که در عهد جدید حقیقتش را مشاهده میکنیم.
و البته اینها نمونه های ساده ای هستند و قطعاً دلایل دیگری نیز وجود دارد
3 – ده فرمان موسی در کجای کتاب مقدس آمده است؟
در کتاب خروج باب بیست آیات 1 تا 18.
«تو را خدایانِ غیر جز من مباشد.
«هیچ تمثالِ تراشیدهای برای خود مساز، خواه به شکل هرآنچه بالا در آسمان باشد و یا پایین بر زمین و یا در آبهای زیر زمین.
«نام یهوه خدایت را به ناشایستگی مبر، زیرا خداوند کسی را که نام او را به ناشایستگی بَرَد بیسزا نخواهد گذاشت.
«روز شَبّات را به یاد داشته باش و آن را مقدس شمار.
«پدر و مادر خود را گرامی دار تا در سرزمینی که یهوه خدایت به تو میبخشد، روزهایت دراز شود.
«قتل مکن.
«زنا مکن.
«دزدی مکن.
«بر همنوع خود شهادت دروغ مده.
«به خانۀ همسایهات طمع مورز. به زن همسایهات، یا غلام و کنیزش، یا گاو و الاغش، یا هیچ چیز دیگر او، طمع مدار.»
4 – گناه چه مفهومی دارد؟
گناه در اثر تالطاعتی آدم و حوا در باغ عدن، وارد جهان شد.
در رساله اول یوحنای رسول باب 4:3 میخوانیم “هر که گناه کند قانون خدا را میشکند، زیرا گناه چیزی جز شکستن قانون نیست”. بنابر این گناه را میتوان “قانون شکنی” یا “برخالف شریعت عمل کردن” تعریف نمود.
گناه اصوالً جدایی و دروی از خداست و شامل تمام چیزهایی است که بر خالف اراده قدوس خدا باشد.
گناه فقط شامل کارهای شریرانه نیست بلکه غرور، حسادت، نفرت، شهوترانی و این قبیل رفتارها نیز گناه محسوب میگردد.
گناه فقط شامل اعمال ظاهری و بیرونی نمی گردد، بلکه شامل افکار، عواطف و نیت های شریرانه قلب نیز می باشد.
تمام انسانها به علت طبیعت هود زیر محکومیت قرار دارند و طبق آن چیزی که خداوند در کلام خود میفرماید: همه گناه کرده اند و از جالل خدا قاصرند.
5 – نتیجه و ثمرۀ گناه چیست؟
کلام خدا در رساله به رومیان باب 6 آیه 23 میفرماید: مزد گناه موت است.
چرا که خدا قدوس و کامل است و نمیتواند هیچ گناهی را درحضور خود متحمل شود.
لذا بشر در اثر گناه دچار جدایی (موت) از خالق خود (منبع حیات) میگردد.
6 – عیسی مسیح کیست؟
مسیح چهره دیدنی خدای نادیدنی است. مسیح شخص دوم تثلیث است. عیسی در کتاب مقدس تحت عنوانهای پسر خدا، پسر انسان، کلمه خدا، خداوند، معرفی شده است.
ما مسیحیان اعتقاد داریم که عیسی مسیح که از مریم باکره متولد شد به خاطر گناهان ما مصلوب شد تا به این وسیله کفاره گناهان ما شده و مجازات گناه ما را بر خود گرفت (جمعه صلیب). در روز سوم بعد از مرگ از مردگان قیام کرد و به ما وعده زندگی پس از مرگ و حیات جاودان داد( عید قیام یا عید پاک). پس از قیام به مدت چهل روز در جاهای مختلف بر شاگردان خود ظاهر شد و به آسمان صعود نمود (عید صعود). و ده روز بعد از عید صعود یعنی پنجاه روز بعد از عید قیام روح القدس بر شاگردان نازل شد (عید پنطیکاست).
7 – عیسی مسیح چگونه متولد شد؟
عیسی مسیح بر اساس بشارتی که فرشته خدا به دختر باکره ای به نام مریم داد مبنی بر اینکه وی از روح القدس حامله خواهد شد و فرزندی که عیسی نامیده خواهد شد، به دنیا خواهد آورد و نیز پیشگویی که اشعیا پیامبر 700 سال قبل از مسیح نموده بود (اشعیا باب 7 آیه 14 ) متولد شد. زمان تولد مسیح همزمان بود با فرمانی که قیصر روم صادر کرده بود مبنی بر این که هر کس باید به شهر زادگاهش جهت سرشماری برود. و چون یوسف نامزد مریم اهل بیت لحم بود باید به آنجا میرفتند در این زمان مریم باید وضع حمل میکرد. بیت لحم شلوغ بود و هیچ مسافرخانه ای جا نداشت بنابر این به ناچار جهت استراحت و وضع حمل به آخوری رفتند و عیسی در آنجا متولد شد.
8 – عیسی مسیح چند سال به صورت جسم در این جهان بود؟
33 سال
9 – عیسی مسیح در چندسالگی رسالت خود را شروع کرد؟
30 سالگی
10 – مسیح توسط کدام نبی تعمید گرفت و در آن ساعت چه اتفاقی رخ داد؟
مسیح توسط یحیی تعمید دهنده تعمید گرفت و وقتی از آب بیرون آمد روح خدا مانند کبوتری بر وی نازل شد و صدایی از اسمان آمد که : “این است پسر حبیب من که از او خشنودم”
11 – چرا عیسی پسر خدا نامیده میشود؟
عیسی خود ادعا کرد که پسر خداست بعالوه او خدا را معمولًا ” پدر من” خطاب میکرد. حتی یک بار وقتی که گفت من و پدر یک هستیم یهودیان خواستند او را سنگ سار کنند. البته باید توجه داشته باشیم که این اصطلاح مفهوم جسمانی ندارد و همانطور که میدانیم عیسی پدر جسمانی نداشت.
12 – مفهوم اینکه میگوییم عیسی “کلمه خدا” ست چیست؟
لقب کلمه خدا به ما میفهماند که خدا به وسیله عیسی مسیح با بنی نوع بشر سخن میگوید.
(انجیل یوحنا باب 1 آیات 1 تا 14 را با دقت و چند بار بخوانید) مقصود آیات این است که خدا که قبالً بوسیله انبیا و کتب آنها خود را ظاهر ساخته بود، سرانجام خود را به طور کامل به وسیله شخص کاملی مکشوف فرمود.
13 – روح القدس کیست؟
مطابق ایمان ما مسیحیان خدای یگانه دارای اقنوم پدر و پسر و روح القدس میباشد. روح القدس روح خداست و با خدا یکیست. مسیح وعده داده بود که برای هدایت پیروان خود به جمیع راستی روح القدس را بر آنان خواهد فرستاد و این وعده در روز پنطیکاست انجام شد. در زمانهای وسوسه روح القدس به ما قوت میبخشد تا بر وسوسه پیروز شویم.
14 – نجات یعنی چه؟
طبق کلام خدا همه انسانها گناهکار هستند. انسان آفریده شد تا با خدا شراکت و رفاقت داشته باشد ولی به سبب هوای نفس خود، ترجیح داد که به راه خود برود و به اینوسیله دوستی بشر با خدا گسسته شد.
نجات یعنی رستگاری ابدی یا آمرزش گناهان که توسط کفاره خون مسیح بر روی صلیب مهیا شد و انسان با ایمان به محبت خدا و کفاره گناهان توسط مسیح میتواند نجات را دریافت کند و مجدداً با خدا دوستی و مشارکت داشته باشد.
15 – تولد تازه یعنی چه؟
تولد تازه یعنی توبه و پذیرش آمرزش رایگان خدا. تولد تازه ما را به زندگی تحت هدایت روح القدس دعوت میکند. در این زندگی خود روح القدس به ما قوت میبخشد و در نتیجه صفات و روشهای خداگونه در ما ظاهر میگردد. تولد تازه اشاره دارد به آن عمل خدا که اصل زندگی تازه را در انسان بنیاد مینهد. به وسیله تولد تازه ما از موت به حیات منتقل میگردیم. برای درک بیشتر انجیل یوحنا باب 3 را با دقت مطالعه نمایید.
16 – توبه در مسیحیت چه مفهومی دارد؟
توبه به معنای “دگرگون شدن ذهن انسان” است. توبه تغییر دادن جهت کلی زندگیست. توبه، بازگشتی بنیادین از گناه و روی کردن به سوی مسیح است. توبه تغییری است که در زندگی خودآگاه شخص گناهکار که باعث میشود از گناه روی برگرداند و باید شامل سه جنبه باشد: جنبه عقلانی، جنبه احساسی و جنبه ارادی. در رساله اول یوحنا باب1 آیه 9 میفرماید: “اگر به گناهان خود اعتراف کنیم او امین و عادل است تا گناهان ما را بیامرزد و ما را از هرناراستی پاک سازد”.
17 – انسان چه باید بکند تا بوسیله خدا بخشیده شود و از گناه نجات یابد؟
تنها راه نجات این است که به عیسی مسیح یعنی قربانی واقعی گناه ایمان آوریم. عیسی مسیح میفرماید:”من راه و راستی و حیات هستم، هیچکس نزد پدر جز به وسیله من نمی آید” . خدا پسر خود را فرستاد تا همه مردم جهان را نجات بخشد و عیسی همه را دعوت میکند که به سوی او بیایند. نجات از سوی خداوند است و اقدام ابتکاری از سوی انسان نیست و انسانها نمی توانند خود را نجات دهند. در عمل نجات این خداوند است که ما را از غضب خویش نجات میدهد. این نجات هدیه خداوند و بر حسب فیض اوست که ما داده میشود و هیچکس نمیتواند آن را از ما بگیرد. به عبارت دیگر کسانی که حقیقتا نجات یافته اند نجات هود را هرگز از دست نخواهند داد.
18 – نویسندگان اناجیل را نام ببرید و آیا همه آنها شاگردان مسیح بودند؟
نویسندگان اناجیل عبارتند از متی – مرقس – لوقا – یوحنا. مرقس و لوقا از شاگردان مسیح نبودند.
19 – شاگردان مسیح چند تن بودند و نام آنها را بنویسید.
شاگردان مسیح 12 تن بودند که اسامی آنها عبارتند از: 1- پطرس. 2- اندریاس. 3- یعقوب. 4- یوحنا. 5- فیلیپس. 6-برتولما. 7- متی. 8- توما. 9- یعقوب پسر حلفی. 10-شمعون فدایی. 11-یهودا پسر یعقوب. 12-یهودای اسخریوطی
20 – از تثلیث چه میدانید؟
اصطلاح تثلیث بیانگر وجودی الهی مرکب از سه شخص است. اصطالح “شخص” نه به مفهوم تمایز در ذات بلکه به معنای تفاوت واقعی در افراد درون الوهیت است. تمایز، نحوۀ متفاوتی از بودن در حیطۀ هستی است نه بودن در ذات یا وجودی جداگانه. همه آن اشخاص درون الوهیت، دارای تمام صفات خدایی هستند.
ایمان به الوهیت مسیح یکی از بخشهای مهم و اساسی در دین مسیحیت است و در قرنهای چهارم و پنجم میالدی مورد بحث بسیاری از بزرگان کلیسا بوده است.
سوالاتی مانند این که اگر مسیحیان میگوند مسیح خداست پس چرا به او پسر خدا هم میگویند؟ و اینکه اگر او خداست پس چرا در کتاب عهد جدید از او به عنوان پسر انسان هم یاد شده؟ آیا مسیحیان به سه خدا اعتقاد دارند؟ و از اینگونه سوالات ذهن بسیاری از حق جویان را درگیر کرده. مخصوصا در ایران به علت برداشت و سو نظر معلمین اسالمی تعریف غلط و مقرضانه ای را از مسیحیت مطرح کردند.
ذات خدا واحد است
بزرگترین حکم کتاب مقدس چه در عهد عتیق و چه در عهد جدید این است که خدا واحد است و ما انسانها باید او را به تمامی دل و جانمان محبت کنیم. عیسی مسیح در انجیل متی باب 22 ایه 37 میفرماید: “خداوند، خدای خود را با تمام دل و تمام جان و تمام عقل خود دوست بدار. این اولین و بزرگترین حکم شریعت است. با وجود این آیه شفاف، تفکر به اینکه مسیحیان شرک میگوند، تنها میتواند زاییده یک فکر بیمار باشد.
اعتقاد به خدای واحد به این معناست که بر خالف ملتهای دیگری که اعتقاد به چند خدا به عنوان خالق را دارند، در آیین یهود و در آیین مسیحیت به این معنی است که یک خالق وجود دارد که کل عالم هستی را خلق کرده است و او را اداره میکند.
تثلیث
هرچند واژه “تثلیث” در کتاب مقدس وجود ندارد و نمیتوان آن را ثابت کرد و مثالی صددرصد مشابه برای او پیدا کرد ولی در اینجا سعی هواهم کرد که آن را از دیدگاه کتاب کقدس بیان کنم.
در متنهای بسیاری در کتاب مقدس، الفاظ و القابی به عیسی مسیح نسبت داده شده که کاملا القاب الوهیت هستند. به عنوان مثال میتوان به انجیل یوحنا باب 20 آیه 28 اشاره کرد که توما به عیسی مسیح میگوید: “ای خداوند و ای خدای من”
بارها در عهد عتیق ذکر شده است که انسان نمیتواند خدا را ببیند و در همان عهد عتیق آمده است که انسان خدا را دیده است. در کتاب خروج فصل 33 آیه 20 خداوند به موسی که فرمود”من نمی گذارم که روی مرا ببینی زیرا کسی نمیتواند روی مرا ببیند و بعد از آن زنده بماند.” ولی در کتاب پیدایش میخوانیم که ابراهیم خدا را که به شکل انسان بر او ظاهر شد. در عهد جدید همانطور که بارها در کتاب مقدس در عهد عتیق آمده بود، خدا مثل ما انسان شد و به این جهان آمد تا ما او را ببینیم. کامال مثل انسان رشد کرد و سختی دید و زحمت کشید. در رساله پولس رسول به فیلیپیان 7-6:2 پولس رسول اینطور مینویسد: ” اگر چه او از ازل دارای الوهیت بود، ولی راضی نشد که برابری با خدا را به هر قیمتی حفظ کند، بلکه خود را از تمام مضایای آن محروم نموده، به صورت یک غالم درآمد و شبیه انسان شد. آیات بسیار زیادی در کتاب مقدس هست که برابری شخص های تثلیث را نشان میدهد. )چند مثال( درک کامل خدا و نیز ارتباط بین پدر و پسر و روح القدس )که هر یک را توضیح خواهم داد(، مباحثاتی را در همان سالهای اولیه مسحیت مطرح ساخت و واژه “تثلیث” ) آلمانی: Trinität )توسط ترتولیان )160 میالدی( که عنوان پدر الهیات التین معروف است به عنوان پاسخی بر این مباحثات مطرح شد و دو قرن بعد این کلمه درشورای نیقیه تصویب گشت. و بیان کردند که سه اقنوم “پدر” و “پسر” و “روح القدس” هر سه دارای “یک جوهر” و “هم ذات” هستند. میتوان گفت که در خدای واحد سه شخص تجزیه ناپذیر وجود دارد. این اشخاص با یکدیگر متمایز بوده و با هم خدای واحد را تشکیل میدهند.
پدر
در کتاب مقدس پدر به عنوان خالق همه چیز، پدر قوم اسراییل و پدر ایمانداران بکار رفته است. در بیان عمیق تر، کالمه پدر برای شخص اول تثلیث مورد استفاده قرار گرفته است. به عنوان مثال میتوان به آیات زیر اشاره کرد: یوحنا باب 1 آیه 14 “کلمه انسان شد و در میان ما ساکن گردید. ما شکوه و جاللش را دیدیم، شکوه و جاللی شایسته فرزند یگانه پدر و پر از فیض و راستی.” یوحنا باب 1 آیه 18 ” کسی هرگز خدا را ندیده است، اما ان فرزند یگانه ای که در ذات پدر و از همه به او نزدیکتر است او را شناسانیده است.” اعمالی که بطور خاص به پدر نسبت داده میشود، عبارتند از: طرح افرینش، طرح رهایی و نجات، آفرینش و حفاظت از. پسر دومین شخص تثلیث “پسر” یا “پسرخدا” نامیده میشود. البته این مسله یکی از بزرگترین تحمت هایی است که از طرف اسالم بر مسیحت وارد میشود و علت آن هم این است که در قران بیشتر به مسایل از دیدگاه جسمانی و تفکر بشری نگاه کرده میشود و حال آنکه دیدگاه مسیحیت همیشه دیدگاهی روحانیست و این تفاوت دیدگاه ها در
مسیحیت و اسالم نه تنها در مورد تثلیث و پسر خدا بلکه در بساری از مباحث که جنبه روحانی داشته باشد اسالم
نقطه ظعف نشان میدهد.
در زبان عربی واژه “ولد” عموما برای فرزندی بکار برده می شود که نتیجه روابط جنسی باشد. اما در زمانی که از واژه
“پسر” برای مسیح استفاده شد، آن کلمه اینقدر معنی محدودی نداشت. به عنوان مثال “فرزند باران” و یا “پسر
طوفان” جزو اصطالحات آن زمان بودند و حتی امپراطورها و قیصر ها میتوانستند خود را فرزند خدا بنامند. و یا حتی
در عهد جدید در انجیل متی و بسیاری از ایات کالم خدا میبینیم که ایمانداران فرزندان خدا خوانده میشوند.
زمانی که میگوییم عیسی پسر خداست به هیچ عنوان دیدگاهمان اسالمی و جسمانی نیست. عیسی پدر جسمانی
نداشت و به طور معجزه اسایی از مریم باکره متولد شد و پس از تولد وفتار و گفتار و حکمت او نیر معجزه آسا بود و
همه موید یک قدرت خارق العاده و الهی بود.
در بسیاری از آیات، خود عیسی مسیح هود را پسر خدا مینامد. به عنوان مثال میتوانید انجیل یوحنا باب 5 آیات 17 تا
31 و نیز باب 10 آیه 30 و یا یوحنا باب 14 آیات 1 تا 11 را بخوانید. و البته یکی از آیات طالیی کتاب مقدس در
انجیل یوحنا باب 3 آیه 16 نیز به این مسله اشاره دارد.
بنابر این واژه “پسر خدا” مفهوم جسمانی ندارد و تاکید روی شباهت کامل مسیح با خدای بزرگ دارد. “پسرخدا”
تمام صفات، خصوصیات و قدرت و محبت کامل هدا را به ما نشان میدهد.
روح القدس
روح القدس روح خداست و یکی از سه شخصیت تثلیث است.
روح القدس در آفرینش جهان )پیدایش 1 آیات 1و2 ( و در در بخشیدن دم حیات به انسان)7:2( نقش داشته و
همچنین الهامبخش نویشندگان کتاب مقدس بوده.
او در عتیق قوم اسراییل را تعلیم میداد و بر ایشان نازل میشد تا به آنها قدرت و عطایا ببخشد. توسط روح القدس
نطفه مسیح در رحم مریم بسته شد. و نیز عیسی مسیح توسط روح القدس مسح شد. عیسی مسیح به شاگردان خود
وعده داده بود که آنها را تنها نمی گذارد. او وعده روح را به شاگردان عیسی و پس از آن تا به امروز به ما داده است.
در کتاب اول قرنتیان باب 12 آیات 4 تا 6 روح القدس را روح بخشنده تمام عطایا معرفی میکند. و در رومیان باب 9
میخوانیم که روح القدس وجدان انسان را از خطا باز میدارد.
وقتی که پدر طرح نقشه نجرات انسان را آماده کرد و سپس پسر هدا آن را آجرا کرد، از آن به بعد توسط روح
القدس امامه پیدا میکند.
همانطوری که در شخصیت های تثلیث مطرح شد، هر چند که هر سه ذات الهی داشته و ازلی و ابدی هستند، ولی
رفتارهای انها و اعمالشان گوناگون است.
مثال در خلقت ، خدای پدر، پدر همه است و عموما برای او همان کلمه خدا بکار برده شده که در خلقت به عنوان
طراح، طرح آفرینش را ریخت و خدای پسر مجری طرح شد. یوحنای رسول در باب اول انجیل خود مینویسد “همه
چیز بواسطه او آفریده شد” و روح القدس نیز نگه دار خلقت است.
و در امر نجات نیز طرح نجات را خدای پدر ریخت و خدای پسر مجری طرح شد و روح القدس طرح نجات را در
زندگی ما پیاده میکند.
بنابر این چه در خلقت و چه در امر نجات: خدای پدر اراده میکند و پسر به اجرا درمیآورد و روح القدس آن اراده را
پابرجا نگه میدارد.